مباني مديريت استراتژيك
Strategic Management Business Policy
تهيه و تنظيم و گردآوري : عيسي نجفي
بهار 86
منابع :
Thomas L.Wheelen J. David Hunger
مباني مديريت استراتژيك و ترجمه كتاب فوق توسط استاد محترم آقاي دكتر سيد محمد اعرابي
استقرار مديريت ااستراتژيك - اچ ايگور انسف و اوراد جي ، مك دانل ترجه دكتر زنديه
برنامه ريزي و مديريت استراتژيك - پير س و رابينسون ترجمه آقاي دكتر سهراب خليلي شوريني
مديريت ساختار استراتژيك سازمان تاليف دكتر ناصر فقهي فرهمند
مقدمه :
در همه سازمانها و شركتهاي تجاري و غير تجاري موجود و حتي برنامه هاي آتي اشخاص تدابير جاري مديريتي و برنامه ريزيهاي كوتاه مدت ضمانتي براي آينده روشن و مطمئن سازمان يا شخص ايجاد نمي نمايد . لذا توسل به برنامه ريزي براي عملكرد بلند مدت براي آينده اي با چشم اندازهاي نشاط آور و سودمند در عين حال انعطاف پذير اجتناب ناپذير است . به همين دليل مجموعه اي از تصميمات و اقدامات مديريتي براي عملكرد بلند مدت شركتها و سازمانها پا به عرصه مديريت سازمان مي گذارد كه بنام وزين " مديريت استراتژيك " معروف كشته است . جايگاه اوليه تولد مديريت استراتژيك مجموعه هاي بزرگ فعال در صنعت بوده و شروع شكوفايي آن به دهه 80 ميلادي بر مي گردد. به نحويكه تا سال 90 ميلادي اكثر شركتها در ايالات متحده امريكا و اروپا ورود به مرحله جديد مديريت استراتژيك تجربه نموده بودند. اما متاسفانه در مملكت ما ورود اين دانش پس از مدت ها رشد وگسترش و شكوفايي آن در بلاد ممالك صنعتي كه خود منشاء تحولات و بيشرفتهاي معجزه آسايي بوده با سرعت بسيار كندي انجام ميگرديده است . به نظر مي رسد بر خلاف بلوك مترقي غرب كه آغاز مديريت استراتژيك را از داخل صنعت و سپس رسوخ آن به دانشگا هها تجربه نموده اند در كشور ما همانند ساير كشورهاي توسعه نيافته تلاش اساتيد دانش مديريت در دانشگاه ها آغاز گر ورود به عرصه مديريت استراتژيك بوده است. به اميد روزيكه يادگيري و توسل به دانش مديريت و بخصوص دانش مديريت استراتژيك به قدري فراگير گردد كه همه مشكلات و نارسائيهاي پيش و رو در مملكت يكي يكي پس از ديگري حل گشته و موجبات خرسندي و راحتي آرامش همه آحاد مردم عزيز فراهم گردد.
بخش اول : مفاهيم اوليه
مديريت استراتژيك:
مجموعه تصميم ها و اقدامات مديريتي كه عملكرد بلند مدت يك شركت را تعيين مي كند
Strategic Management is that set of managerial decisions and actions that determines the long-run performance of a corporation.
مديريت استراتژيك:
برخورد نظام يافته با يك وظيفه بزرگ و يك مسئوليت روزافزون در قلمرو مديريت عمومي است تا به نحوي كه موقعيت مستدام موسسه را تضميمن و از پيشامدهاي ناگهاني پيشگيري كند، موسسه را با بستر حركت خود (محيط) ارتباط دهد و موضع گيري نمايد.
برنامه ريزي بلند مدت وبرنامه ريزي استراتژيك :
تمايز اصلي اين دو در نگاه به آينده است . در برنامه ريزي بلند مدت تصور اين است كه آينده ، تسري تجربه سنتي رشد اقتصادي قابل پيش بيني است .
اما در برنامه ريزي استراتژيك لزوما انتظار مي رود كه آينده بهتر از گذشته باشد و نه اينكه تجربه تاريخي را بتوان به آينده تسري داد.
سه قدم برنامه ريزي استراتژيك :
اولين قدم تحليل چشم انداز هاي است كه موسسه پيش رو دارد و در اين تحليل گرايشها ، خطرها ، فرصتها و وقايع بي سابقه كه روندهاي تاريخي را دستخوش دگرگوني مي سازد شناسايي مي شود
دومين قدم ، تحليل رقابتي است كه بهبود عملكرد موسسه را تعيين خواهد كرد
سومين قدم تحليل جامع استراتژيك كه امكانات موسسه در فضاهاي صنعتي متعدد با يكديگر مطابقت داده مي شود تا اولويتها تعيين و منابع استراتژيك آتي به هر يك اختصاص داده شود.
مراحل مديريت استراتژيك
1- برنامه ريزي مالي اساسي : با هدف اعمال كنترل عملياتي بهتر از طريق تلاش براي تامين بودجه ها
2- برنامه ريزي مبتني بر پيش بيني : باهدف برنامه ريزي موثرتر به منظور كمك رشد به سازمان از طريق تلاش براي پيش بيني آينده فراتر از سال بعد
3- برنامه ريزي با تاكيد بر محيط خارجي سازمان (برنامه ريزي استراتژيك ): با هدف تامين خواسته ها ، نيازها و سلايق بازارها و موفقيت در رقابت از طريق تلاش براي جا انداختن و اعمال تفكر استراتژيك
4- مديريت استراتژيك : با هدف كسب مزيت رقابتي و آينده اي موفق از طريق مديريت تمام منابع
Phases of Strategic management
Phase 1: Basic financial planning
Phase 2: Forecast-based Planning
Phase 3: Externally oriented planning (Strategic planning )
Phase 4: Strategic management
سه پرسس كليدي و استراتژيك
1- جايگاه كنوني سازمان كجاست ؟ (نه آنجا كه مديريت دوست دارد باشد!)
Where is the Org now?(Not Where do we hope it is!)
2- اگر تغييري انجام نمي شود، سازمان ظرف يك ،دو،پنج يا ده سال اينده كجا خواهد بود؟ ايا پاسخ ها قابل قبولند؟
If no changes are made, where will the Org be in one year?two year?Five year? Ten year ? Are the ansers acceptable?
3- اگر پاسخها قابل قبول نيستند ، مديريت بايد چه اقدامات ويژه اي را انجام بدهد؟ چه مخاطرات و هزينه هايي وجود دارد؟
If the answers are not acceptable, what specific actions should management undertake? What are the risks and payoffs involved?
(جهاني سازي )Globalization
A Challenge to Strategic Management
/ POSLC وظايف اصلي مديريت
Control Leadership Staffing ORG Planning
Impelementation / اجراء برنامه ريزي
L.O يك رده بالاتر از S.M مي باشد Learning Organization
Learning Organizatoin are skilled at four main activites
1- Solving problems systematically
2- Experimenting with new approaches
3- Learning from their own expernces and past history as well as from the experiences of others
4- Transfering knowledge quickly and efficiently throughout the organization
Learning Org avoid stability throughout continuous self-examination and experimentation.
مديريت استراتژيك بر نظارت و ارزيابي بر فرصتها و تهديدهاي خارجي در سايه توجه به نقاط قوت و ضعف يك شركت تاكيد دارد
سياست بازرگاني جهت گيري كلان مديريتي دارد و عمدتا به محيط داخلي سازمان و يكپارچه سازي بسياري از فعاليتهاي اصلي سازمان به طرزي مناسب توجه دارد.
مديريت استراتژيك به عنوان يك حوزه مطالعاتي ، در برگيرنده موضوعات اساسي مورد توجه سياست بازرگاني، به همراه تاكيد بر محيط و استراتژي مي باشد
مديريت استراتژيك : تكامل – بسياري از مفاهيم و تكنيك هاي مورد استفاده در برنامه ريزي بلند مدت يعني برنامه ريزي استراتژيك توسط شركتها و موسسات تجاري مثل جنرال الكتريك و گروه مشاوره اي بوستون طراحي شده با موفقيت مورد استفاده بوده
الگوي اصلي مديريت استراتژيك عبارت است از :
1- بررسي محيطي (داخلي و خارجي ) Envirnmental Scanning
2- تدوين استراتژي (برنامه ريزي بلند مدت يا استراتژيك ) Strategy Formulation
3- اجراي استراتژي Strategy Implementation
4- ارزيابي و كنترل Evaluation And Control
نحوه تعامل بين اين چهار عنصر نشان مي دهد كه مديريت هم محيط خارجي را به منظور كشف فرصتها و تهديدها و هم محيط داخلي را به منظور كشف و درك نقاط قوت و ضعف سازمان بررسي مي كند
مديريت استراتژيك / تاثير مديريت استراتژيك بر عملكرد:
تحقيقات نشان داده است كه عملكرد سازمانهايي كه به مديريت استراتژيك مي پردازند بيشتر از ديگر سازمانها است. دست يابي به يك حلقه ارتباط مناسب بين محيط يك سازمان و استراتژي ، ساختار و فرآيندهاي آن سازمان ، اثار مثبتي بر عملكرد دارد.
مفهوم استراتژي : اساسا استراتژي مجموعه از قواعد تصميم گيري براي جهت دادن به رفتار سازماني است
آغاز استراتژي / رويدادهاي بيداركننده (Triggering event):
مقصود آن چيزي است كه تغيير در استراتژي را بر مي انگيزد برخي از اين رويدادها عبارتند از: مدير عامل جديد – مداخله يك موسسه خارجي مثل بانك – تهديد تغيير در مالكيت - آگاهي مديريت از عملكرد نامطلوب
Performance gap
شكاف عملكرد : وقتي وجود دارد كه بين عملكرد شركت و انتظارات مديران، فاصله وجود دارد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر